ORIGINAL_ARTICLE
شواهد مورفولوژیکی و مورفومتریکی تأثیر تکتونیک فعّال بر مخروطافکنههای شمال دامغان
این پژوهش به بررسی شواهد و آثار گسلهای فعّال (گسل دامغان و گسل تزره) بر مورفولوژی و مورفومتری 16 مخروطافکنه، واقع در بخش شمالی دامغان میپردازد. روش کار برپایهی تحلیلهای کمّی و کیفی حاصل از تصاویر ماهوارهای و مدلهای رقومی ارتفاعی، ویژگیهای مورفومتری مخروطها، اندازهگیری میزان جابهجایی آبراههها، میزان بالاآمدگی رسوبات و تحلیل شیب و نیمرخهای طولی و عرضی است. نقشههای توپوگرافی 1:25000، عکسهای هوایی 1:55000، تصاویر ماهوارهای ETM و نقشههای زمینشناسی 1:100000 و دادههای ارتفاعی رقومی، ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل دادهاند. همچنین پیمایشهای میدانی برای بررسی و اندازهگیری شواهد فعّالیّت گسلها در دو مرحله انجام گرفته است. نتایج نشان می-دهد که تأثیر عمدهی گسل تزره، سبب جابهجایی شبکهی اصلی در رأس مخروط و تحت تأثیر آن، تغییر موقعیّت رسوبگذاری مخروطافکنه شده است. همچنین فعّالیّت گسل مذکور، سبب بالا آمدن رسوبات مخروطافکنهای و رسوبات نئوژن زیرین شده است، در حالیکه شواهد فعّالیّت گسل دامغان چیرهتر بوده و سبب ایجاد سطوح مختلف بالاآمده، متروکماندن سطح مخروطها، جابهجایی نقطهی تقطیع آبراهه، بالاآمدگی رسوبات مخروطافکنهای و جابهجایی افقی شبکهی زهکشی سطح مخروطافکنهها و همینطور تأثیر بر فضای قابل دسترس مخروطافکنهها شده است. حرکت گسل دامغان آثار مشخّصی بر جابهجایی رسوبات مخروط-افکنهای داشته است. مؤلّفهی قائم گسل دامغان، سبب شکلگیری سطوح قدیمی و جدید (فعّال و غیرفعّال) در سطح اغلب مخروطافکنهها شده است. بررسی آماری متغیّرها نشان میدهد که بین برخی روابط مورفومتریکی مخروطافکنهها، مانند مساحت حوضه آبریز و مساحت مخروطافکنهها، رابطه و همبستگی آماری مناسبی وجود دارد. این در حالی است که مابین متغیّرهایی چون، ارتفاع متوسّط مخروطافکنهها و شیب متوسّط آنها، همبستگی ضعیفی وجود دارد.
https://jphgr.ut.ac.ir/article_29203_df51d553ce378afa181d90df010da664.pdf
2012-07-22
1
18
10.22059/jphgr.2012.29203
تکتونیک فعّال
دامغان
گسل فعّال
مخروطافکنه
مورفومتری
مجتبی
یمانی
myamani@ut.ac.ir
1
دانشگاه تهران، دانشکده جغرافیا
AUTHOR
مهران
مقصودی
maghsoud@ut.ac.ir
2
دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
محمدرضا
قاسمی
myamani8@ut.ac.ir
3
پژوهشکدهی علوم زمین، سازمان زمین شناسی کشور
AUTHOR
وحید
محمدنژاد
geovahid@yahoo.com
4
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه ارومیه
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پتانسیل سنجی انرژی باد در استان کرمانشاه
کاهش سریع سوختهای سنگوارهای، بحث گرمایش جهانی و اثر پدیدهی گلخانهای، آلودگیهای محیطی و ریزش بارانهای اسیدی، لزوم توجّه به انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی باد را بهعنوان یک انرژی تمیز، پایانناپذیر و رایگان، بیش از پیش افزایش داده است. در این پژوهش، ارزیابی پتانسیل انرژی باد در استان کرمانشاه، بر پایهی دادههای جهت و سرعت سهساعتهی باد ایستگاههای همدید کرمانشاه، اسلامآباد غرب، روانسر، کنگاور و سرپلذهاب، در طول سالهای 1997 تا 2006 انجام شد. برای ترسیم گلباد ایستگاهها از نرمافزار Wrplot و برای برازش دادهها از توزیع احتمال ویبول استفاده شد. در ادامه، چگالی توان باد سالانه در ترازهای ارتفاعی 10، 20 و 50 متر بهدست آمد که برای برآورد سرعت باد در ارتفاع بالاتر از 10متر، از مدل قانون توان یکهفتم استفاده شد. همچنین پراسنجهای دیگری همانند سرعت نامی، محتملترین سرعت و زمان کاربرد مناسب باد، محاسبه شده و در پایان، مناطق مستعدّ تولید انرژی باد در استان بر اساس جدول طبقهبندی سایتهای بادی آمریکا رتبهبندی و بهنمایش گذاشته شد. بر پایهی محاسبات انجام شده، پتانسیل انرژی باد تراز 10 متر ایستگاههای روانسر، سرپلذهاب، کنگاور، اسلامآباد غرب و کرمانشاه بهترتیب 254، 223، 214، 146 و82 وات بر مترمربّع در واحد سطح بهدست آمد که این مقادیر در ترازهای بالاتر به یک نسبت مساوی، برای همهی ایستگاهها افزایش مییابد. نتایج پژوهش گویای این است که سه ایستگاه روانسر، سرپلذهاب و کنگاور، پتانسیل مناسبی برای تولید انرژی باد دارند. منطقهی اسلامآباد غرب در صورت استفاده از توربینهای بادی مرتفع، برای بهرهبرداری از انرژی باد مناسب است و کرمانشاه برای استفاده از انرژی باد، پتانسیل مناسبی ندارد.
https://jphgr.ut.ac.ir/article_29204_5bd4ffb3381271d498f280c89452bcb0.pdf
2012-07-22
19
32
10.22059/jphgr.2012.29204
استان کرمانشاه
تابع توزیع ویبول
چگالی توان باد
قانون توان
حسین
محمدی
1
استاد گروه جغرافیای طبیعی، گرایش اقلیم¬شناسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
شیما
رستمی جلیلیان
shima_roga@yahoo.com
2
کارشناس ارشد اقلیمشناسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
فرحناز
تقوی
ftaghavi2@ut.ac.ir
3
استادیار گروه فیزیک فضا، مؤسسهی ژئوفیزیک، دانشگاه تهران
AUTHOR
علی
شمسی پور
shamsipr@ut.ac.ir
4
استادیار گروه جغرافیای طبیعی، گرایش اقلیم شناسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شواهد ژئومورفولوژیک تغییرات سطح اساس دریای خزر طیّ کواترنری پسین در محدودهی رودخانهی گرگانرود
چکیده
جنوبشرقی دریای خزر، یکی از مناسبترین مکانها برای مطالعهی شواهد ژئومورفولوژیک ناشی از تغییرات سطح اساس دریای خزر است. نتایج حاصل از بررسی تصاویر ماهوارهای، وجود چهار تراس دریایی را نشان میدهد که در سطوح ارتفاعی 21-متر، 23- متر ، 24 - متر و 26- متر ، به ترتیب با سنهای 24 ± 653، 24 ± 940، 23 ± 478 و 32 سال پیش تشکیل شدهاند. مطالعهی دادههای رسوبشناسی و فسیلشناسی در دو مقطع کورهسو و گمیشتپّه، بهترتیب با تراز آب 23- متر و 24- متر نشان میدهد که پیش از 24 ±940 و 24 ± 653 سال پیش، افزایش تراز آب، سبب رشد سدهای ماسهای در منطقهی مورد مطالعه شده است و با توجّه به شیب کم منطقه، در پشت آن لاگون بازی شکل گرفته است، اما در اثر پایینرفتن سطح آب دریا، لاگون موجود در پسکرانهی سدّ ماسهای خشک شده است. همچنین رودخانهی گرگانرود در طول کواترنری پسین، تغییراتی مانند تغییر مکان مصب، تغییر رژیم رسوبگذاری و تغییر شکل دلتا داشته است. در سدههای اخیر نیز، شواهد مختلفی از تغییر سطح اساس دریای خزر در منطقه برجای مانده است. از بررسی تصاویر ماهوارهای لندست مشخّص شد که دلتای گرگانرود از سال 1975 تا سال 2005 نزدیک به یک کیلومتر به سمت دریا پیشروی داشته است. همچنین وسعت خلیج گرگان در سال 1975، حدود 330 کیلومترمربّع و با بالاآمدن سطح آب دریا در سال 2006 به 458 کیلومتر مربّع افزایش یافته است.
کلیدواژه ها : دریای خزر ، شواهد ژئومورفولوژیک ، تغییرات سطح اساس ، کواترنری ، گرگانرود .
https://jphgr.ut.ac.ir/article_29205_c2f1ea05a8d5a431de6dae7a43c7c030.pdf
2012-07-22
10.22059/jphgr.2012.29205
تغییرات سطح اساس
دریای خزر
شواهد ژئومورفولوژیک
کواترنری
گرگانرود
منصور
جعفربیگلو
mjbeglou@ut.ac.ir
1
استادیار دانشکدهی جغرافیا
AUTHOR
محمدحسین
زمان زاده
smzamanzadeh@gmail.com
2
استادیار دانشکدهی جغرافیا
AUTHOR
مجتبی
یمانی
myamani@ut.ac.ir
3
دانشیار دانشکدهی جغرافیا
AUTHOR
سمیه
عمادالدین
emadodin1862007@yahoo.com
4
دانشجوی دکترای ژئومورفولوژی، دانشکدهی جغرافیا
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیلی بر بارشهای سنگین روزانه سپتامبر در ارتباط با الگوهای همدید در استان گیلان (2005 – 1976)
شناخت بیشتر سامانههای همدید در هر منطقه، تصویر روشنی از اقلیم منطقه را بهدنبال خواهد داشت. اقلیم بهعنوان یکی از ساختارهای اساسی کرهی زمین، در کنش مستقیم با زندگی و فعّالیّت بشر است. شناسایی شرایط گردشی جو در هر منطقه، تعیین کنندهی الگوهای غالب آبوهوایی است که میتواند کمک شایانتوجّهی به شناخت بیشتر شرایط زیستی کند. در پژوهش پیش رو تلاش شده، بارشهای سنگین استان گیلان در ماه سپتامبر، در ارتباط با الگوهای همدید، طیّ سالهای 1976 تا 2005 مورد مطالعه و تحلیل قرار گیرد. برای تحلیل همدید بارشهای مذکور، از نقشههای فشار روزانهی تراز دریا، 850 و 700 هکتوپاسکال، وزش باد و وزش رطوبتی استفاده شده است. همچنین، از دادههای بارش روزانهی 23 ایستگاه (9 ایستگاه سازمان هواشناسی و 14 ایستگاه بارانسنجی وزارت نیرو) در سطح استان استفاده شد. در این نوشتار با یک رویکرد محیطی به گردشی، از روش صدکها، برای استخراج روزهای همراه با بارش سنگین و از روش همبستگی لوند، برای طبقهبندی نقشههای تراز دریا و استخراج الگوها استفاده شده است. نتایج حاکی از تأثیر سامانههای پُرفشار (شمالغرب دریای سیاه، شمال روسیه ـ جنب قطبی، شمالغرب اروپا ـ دریای نروژ، شمال دریای خزر و غرب دریای سیاه ـ دریای مدیترانه) بر بارشهای سنگین، در پنج الگوی استخراج شده است. شکلگیری ناوه در سطوح بالا، ریزش هوای سرد عرضهای بالا روی دریای خزر و دریای سیاه و واقع شدن جلوی محور ناوه بر فراز گیلان، بههمراه مهیّایی شرایط همرفت در سطح زمین، شرایط مناسب برای ناپایداری و درنتیجه وقوع بارشهای سنگین را در الگوهای مورد مطالعه بههمراه داشته است. در برخی از الگوها، افزونبر رطوبت دریای خزر، دریای سیاه نیز در بارشهای منطقه دخیل بوده است. همچنین در الگوهای استخراج شده، سازوکار همرفت وزشی را میتوان مشاهده کرد.
https://jphgr.ut.ac.ir/article_29206_f248dfc98c4a23693bff074c3004a1fc.pdf
2012-07-22
10.22059/jphgr.2012.29206
الگوهای همدید
بارش سنگین
سپتامبر
گیلان
همبستگی
حسین
عساکره
asakereh@znu.ac.ir
1
دانشیار گروه جغرافیا، دانشگاه زنجان
AUTHOR
رضا
خوش رفتار
khoshraftar@znu.ac.ir
2
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه زنجان
AUTHOR
فاطمه
ستوده
fsotoudeh@ymail.com
3
کارشناس ارشد اقلیمشناسی در برنامهریزی محیطی، دانشگاه زنجان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر پدیدهی انسو بر تغییرات دمای ماهانه و فصلی نیمهی جنوبی کشور
این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین پدیدهی انسو با میانگین دمای هوای ماهانه و فصلی نیمهی جنوبی کشور، طیّ دورهی 55 ساله (2005-1951) انجام شد. برای این کار از دادههای دمای 12 ایستگاه سینوپتیک کشور، دادههای شاخص نوسانهای جنوبی (SOI) و شاخص انتقالی انسو (TNI) استفاده شد. ابتدا میزان همبستگی بین دمای هوا با هر دو شاخص انسو در دو گام زمانی ماهانه و فصلی بررسی و سپس تأثیرپذیری دمای هوا از فازهای گرم (النینو) و سرد (لانینا) پدیدهی انسو، بهکمک شاخص درصد تغییرات دما بررسی شد. نتایج نشان داد، تعداد ایستگاههای دارای همبستگی معنادار دمای هوا با شاخص TNI، بهمراتب بیش از شاخص SOI بود. همچنین در هر دو مقیاس زمانی، بیشترین همبستگیهای معنادار از نوع منفی بود که بیانگر کاهش دمای هوا با افزایش مقادیر شاخصهای انسو است. از سویی، براساس شاخص TNI، دمای هوای ماه ژانویه و برمبنای شاخص SOI، دمای هوای ماه اکتبر بهعنوان ماههای تأثیرپذیر از پدیدهی انسو معرّفی شدند. در مقیاس فصلی نیز، در فصل تابستان اکثر ایستگاهها همبستگی معناداری با شاخص انسو داشتند. حدود دامنهی همبستگی میان مقادیر شاخص SOI با دما در تمامی ماهها از حدّاقل 549/0- برای آگوست تا حدّاکثر 463/0+ در ماه اکتبر و 458/0- در ماههای آگوست و سپتامبر تا 512/0+ در ماه سپتامبر برای شاخص TNI بود. در مقیاس فصلی نیز دامنهی همبستگیهای SOI و TNI بهترتیب از 365/0- در فصل بهار تا 459/0+ در فصل پاییز و 530/0- تا 384/0 در فصل تابستان متغیّر بود. با مبنا قرار دادن شاخص TNI، درصد تغییرات دمای ایستگاهها در هر یک از فازها نشان داد، در مقیاس فصلی، فاز لانینا منجر به افزایش 4 درصدی دمای فصل زمستان و در مقیاس ماهانه، فاز لانینا منجر به افزایش 8 درصدی دمای ماه دسامبر شد. در مجموع نتایج مؤیّد تأثیرپذیری قابل ملاحظهی دمای هوا از پدیدهی انسو بود.
https://jphgr.ut.ac.ir/article_29207_d37ce690fd0226c1dd688bf8c031d89f.pdf
2012-07-22
67
84
10.22059/jphgr.2012.29207
النینو
پدیدهی انسو
دمای هوا
شاخص انتقالی انسو
شاخص نوسانهای جنوبی
نیمهی جنوبی کشور
حمید
زارع ابیانه
zareabyaneh@gmail.com
1
دانشیار گروه مهندسی آبیاری، دانشکدهی کشاورزی، دانشگاه بوعلی¬سینا، همدان
AUTHOR
مریم
بیات ورکشی
zare20003@gmail.com
2
دانشجوی دکترای رشتهی آبیاری و زهکشی، گروه مهندسی آبیاری، دانشگاه بوعلی¬سینا، همدان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقش واچرخندها در رخداد بارشهای سنگین دههی اخیر غرب ایران
بیشتر مناطق ایران از بلای محیطی سیل آسیبپذیر هستند. از جمله عوامل مهمّ این آسیبپذیری، رخداد بارشهای سنگین و ناهمواریها است. با اینکه فراوانی منابع آب و خاک، غرب ایران را به دومین قطب کشاورزی ایران تبدیل کرده است؛ ولی کوهستانی بودن این سرزمین با بارشهای سنگین بر آسیبپذیری منابع طبیعی، بهویژه منابع خاک، افزوده است. در این پژوهش با تهیّه و بررسی دادههای بارش روزانه 30 میلیمتر و بیشتر، بهعنوان بارشهای سنگین، طیِّ سالهای 1997 تا 2006 در 9 ایستگاه دادهسنجی جوّی از غرب ایران، 10 موج بارش استخراج شد. نتایج اوّلیّه نشان داد، طیّ روزهای پُربارش این 10 موج، شهر ایلام دچار بیشترین روزهای بارش سنگین بوده؛ یعنی در همهی موجهای بارش سنگین شرکت داشته است و در این حال همدان دارای کمترین روزهای بارش سنگین بوده؛ یعنی تنها دو موج شرکت داشته است. همچنین نتایج نشان داد، سال 1997، سالی با بیشترین فراوانی امواج بارش سنگین بوده است. از 10 موج بارش سنگین مورد بررسی، حاکمیّت واچرخند طیّ 8 موج، روی محور زاگرس یا مناطق مرکزی و شرقیتر مشاهده شد. طیّ 5 مورد از این 8 مورد، سامانهی داخل ایران، در دو مورد در شرق ایران و در یک مورد روی نواحی شمالی زاگرس و کشور ترکیه مشاهده شد. بازیابی سامانههای فشار عامل در تراز دریای آزاد و موقعیّت ناوهها در تراز 500 هکتوپاسکال، از حدود دو روز پیش از آغاز تا پایان دورهی بارش سنگین، نشان داد به تبع پیدایش واچرخند روی بامه ایران در موقعیّت میان دو ناوه یکی در غرب و دیگری در شرقِ سامانهی بارشزا، جابهجایی شتابان و شرق سوی سامانهی بارشزا کُند میشود. الگوهای شار افقی نم ویژه در تراز 700 هکتوپاسکال نشان دادند که این کُندی به پیدایش و تقویت هستههای تغذیهی نم مطلق روی شرق دریای مدیترانه، شمال و میانه دریای سرخ و خلیج فارس کمک کرده است.
https://jphgr.ut.ac.ir/article_29208_65bee30c40cced8bc7cd98a0d6c0fe53.pdf
2012-07-22
85
98
10.22059/jphgr.2012.29208
بارشهای سنگین
غرب ایران
واچرخند
غلامرضا
براتی
barati@sbu.ac.ir
1
استادیار اقلیمشناسی، دانشگاه شهید بهشتی
AUTHOR
جواد
بداق جمالی
2
استادیار دانشگاه محیط زیست
AUTHOR
ناصر
ملکی
g_barati2@sbu.ac.ir
3
کارشناس ارشد جغرافیای طبیعی، دانشگاه رازی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
واکاوی همدید رخداد گردوغبار بهاره در غرب ایران
غرب و جنوبغرب ایران، بهدلیل همجواری با پهنههای وسیع بیابانی عراق و شمال عربستان، بهطور پیوسته در معرض پدیدهی گردوغبار قرار دارد. در این مطالعه بهمنظور تعیین دورههای مورد مطالعه، از دادههای پدیدهی گردوغبار و میزان دید افقی در دورهی زمانی 2000 تا 2011 و تصاویر ماهوارهای سنجندهی مادیس استفاده شد. سپس برای شناسایی الگوهای همدید حاکم در زمان رخداد گردوغبار در فصل بهار با انتخاب 15 دوره رخداد گردوغبار در فصل بهار، دادههای شبکهبندیشدهی دما، فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، نم ویژه و نسبی، سرعت قائم، مؤلّفهی باد زناری (U) و نصف النهاری (V)، برای ترازهای متفاوت از NCEP/NCAR تهیّه و پس از تولید نقشه و پردازشهای آماری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. الگوهای همدید انتشار گردوغبار در فصل بهار در غرب ایران، به سه الگوی پویا، گرماپویا و گرمایی گروهبندی میشوند. در الگوی پویا، سیستمهای مهاجر بادهای غربی در شکلگیری گردوغبار، نقش تعیین کنندهای دارند. بدین صورت که شکلگیری ناوه غربی، الگوی بندالی زوجی یا بندالی اُمگایی در تراز میانی و پیرو آن، ایجاد مرکز همگرایی سطحی و کنش دو مرکز واگرایی بالایی و همگرایی سطحی، همراه با جبههزایی در منطقه، موجب تشدید ناپایداریها و افزایش سرعت باد در مناطق خشک مجاور ایران شده که بهدلیل عدم تغذیهی رطوبتی کافی، گردوغبار ایجاد میشود. در الگوی گرماپویا، گردوغبار هم تحت تأثیر شرایط حرارتی سطح زمین در عرضهای پایین در کشور عربستان ایجاد میشود و هم در اثر نفوذ ناوه غربی در تراز میانی جو در عرضهای بالاتر که حاصل آن، افزایش ناپایداری در کشور عراق است. الگوی گرمایی مربوط به اواخر فصل بهار بوده که پُرفشار جنبحارّه، پدیدهی غالب جوّ بالا در عرضهای پایین بهشمار میرود و گردوغبار در اثر شکلگیری کمفشارهای گرمایی و افزایش سرعت باد در مناطق خشک مجاور ایران ایجاد میشود.
https://jphgr.ut.ac.ir/article_29209_e2eb0329f99a789b82fef5045a45f1e3.pdf
2012-07-22
99
124
10.22059/jphgr.2012.29209
آب و هواشناسی همدید
سامانههای جوّی
سنجندهی مادیس
غرب و جنوبغرب ایران
گردوغبار
فرامرز
خوش اخلاق
fkhosh@ut.ac.ir
1
استادیار دانشکدهی جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
محمد سعید
نجفی
m.s.najafi1367@gmail.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد اقلیمشناسی، دانشکدهی جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
مهدی
صمدی
fkhosh2@ut.ac.ir
3
کارشناس ارشد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دانشکدهی جغرافیا، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پهنهبندی تأثیر خشکسالی بر پوشش گیاهی توسّط سنجش از دور در دشت یزد ـ اردکان
در پژوهش پیش رو شاخصی به نام نمایهی تأثیر خشکسالی (IDI) معرّفی شده است که بیانگر تأثیرات درازمدّت شرایط اقلیمی منطقهی مطالعاتی، بر وضعیّت پوشش گیاهی مراتع آن منطقه است. نمایهی تأثیر خشکسالی با تلفیق عواملی چون بارندگی و دما (بهعنوان مهمترین عناصر اقلیمی تأثیرگذار بر پوشش گیاهی منطقهی مطالعاتی) و شاخص پوشش گیاهی SAVI با استفاده از تصاویر ماهوارهای محاسبه میشود. از مزایای نمایهی مذکور این است که در GIS قابل محاسبه بوده و خروجی آن بهصورت نقشه است و بنابراین میتواند پهنهبندی آثار خشکسالی بر پوشش گیاهی منطقهی مطالعاتی را انجام دهد. در این پژوهش نمایهی IDI با تلفیق دادههای ایستگاههای هواشناسی دشت یزد ـ اردکان برای تهیّهی نقشههای بارندگی و دمای دشت (آمار هشت ایستگاه از بدو تأسیس تا کنون) و یک سری زمانی از دادههای ماهوارهای سنجندهی مادیس برای تهیّهی نقشهی SAVI مراتع (مشتمل بر 30 تصویر از ماههای دارای حداکثر پوشش گیاهی، بین سالهای 2000 تا 2009 میلادی) محاسبه و سپس پهنهبندی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که مناطق شمالی دشت، دارای بیشترین مقدار IDI نسبت به مناطق دیگر هستند. بیشتر بودن مقدار عددی این نمایه در این مناطق، نشاندهندهی تأثیرپذیری بیشتر پوشش گیاهی مناطق مذکور از پدیدهی خشکسالیها و شرایط حاد محیطی است. طبقهبندی IDI به کلاسهای شدید، متوسط و ضعیف، نشان میدهد که بیشترین مساحت مراتع دشت یزد ـ اردکان به شدّت تأثیر متوسّط اختصاص یافته (حدود 50%) که این نواحی کمابیش در تمامی نقاط دشت پراکنده شدهاند. همچنین تأثیر خشکسالی بر 39 درصد از مساحت مراتع منطقهی مطالعاتی کم و بر 11 درصد باقیمانده شدید بوده است.
https://jphgr.ut.ac.ir/article_29210_2af5b6d9dd24bf02a3e6008a38633c6a.pdf
2012-07-22
125
140
10.22059/jphgr.2012.29210
اقلیم
پوشش گیاهی
مادیس
مرتع
نمایهی تأثیر خشکسالی (IDI)
سمانه
پورمحمدی
s.poormohammadi@gmail.com
1
کارشناس ارشد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یزد
AUTHOR
محمدحسن
رحیمیان
talebisf@yazuni.ac.ir
2
دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی آب، دانشگاه شهرکرد
AUTHOR
منصور
کلانتر
s.poormohammadi3@gmail.com
3
دانشیار دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد
AUTHOR
سودابه
پورمحمدی
s.poormohammadi2@gmail.com
4
کارشناس ارشد بیماریشناسی، دانشگاه شهید باهنر، کرمان
AUTHOR